نقد و بررسی World of Warcraft: Dragonflight

جدیدترین بسط های World of Warcraft با یک سناریوی فشرده، داستانی سنگین و تا حدودی آزاردهنده روی ریل شروع شد. به نظر می رسد Dragonflight به یاد داشته است که این یک MMORPG است و I باید تصمیم بگیرم که چه نوع ماجراجویی هایی را می خواهم ادامه دهم. درست از روی قایق به سمت جزایر زیبا و وسیع اژدها، تنها با حداقل دستی و چهار منطقه عظیم و هیجان انگیز برای کاوش روبرو خواهید شد. اما در عین حال، Dragonflight مانند یک گام خلاقانه به عقب از روح آزمایشی - البته نه همیشه موفق - احساس می شود. Shadowlands.

نمی توان انکار کرد که مناطق جدید کاملاً زیبا هستند. تضاد بین زمین‌های بایر آتشفشانی و دره‌های رودخانه‌های سرسبز در سواحل بیداری مقدمه‌ای خیره‌کننده برای گسترش است. و این لوکیشن‌ها دارای برخی از بهترین نوشته‌های جستجوی جانبی هستند که من در مدت طولانی در WoW دیده‌ام. یکی از جست‌وجوی‌های مورد علاقه‌ام این بود که بنشینم و به اژدهای قرمز گوش کنم که به شکل کوتوله‌ای متواضع در آمده، درباره تمام پشیمانی‌هایش و درد تبعید شدن از وطنش به مدت 10,000 سال صحبت کنم.

World of Warcraft: Dragonflight Reveal Art و اسکرین شات ها

یکی دیگر از مواردی که من دوست داشتم شامل سفر آهسته، پیاده، با قبیله سنتور به محل ملاقات مقدس آنها، همراه با توقفگاه برای یک مسابقه شکار است. این نوع از لحظات صمیمانه و به یاد ماندنی واقعاً World of Warcraft در بهترین حالت خود هستند. به نظر می رسد که آنها اینجا هستند عاشقانه سر شما را می بندد و به شما یادآوری می کند که وقت خود را صرف کنید، فقط برای یک لحظه در این دنیای زیبا وجود داشته باشید.

متأسفانه، این تجربیات دست ساز پس از یک یا دو هفته خشک می شوند و شما همان تلاش های روزانه را تکرار می کنید و بارها و بارها منتظر می مانید تا پچ بعدی حذف شود، بنابراین دادن اعتبار بیش از حد به آنها سخت است. WoW به طور کلی در اکثر برنامه های توسعه کار بسیار خوبی انجام داده و سفر به سطح حداکثر را به یاد ماندنی و هیجان انگیز کرده است. و اگر این تمام چیزی باشد که باید باشد، Dragonflight آن را از پارک بیرون می‌آورد. اما به عنوان یک MMO زنده، WoW به طور مداوم در تلاش است تا آن سطح تعامل را برای من در هفته‌ها و ماه‌های آینده حفظ کند، و Dragonflight واقعاً از این قاعده مستثنی نیست.

به آسمان ها

جایی که Dragonflight واقعاً سعی می‌کند بال‌های خود را به صورت مجازی و تحت اللفظی باز کند، در طراحی کلاس Dracthyr Evoker جدید است. و باید اعتراف کنم، آنها بسیار باحال هستند. حملات اژدها مانند Deep Breath با داشتن توانایی اوج گرفتن نژادی و امضا، به شما این امکان را می دهد که با فریاد از آسمان بیرون بیایید و دشمنان خود را قبل از اینکه بدانند چه چیزی به آنها ضربه زده است را در آتش غسل دهید. این به سادگی عالی است. با این حال، هر دو ویژگی Devastation که آسیب وارد می‌کند و Preservation متمرکز بر درمان، از داشتن توانایی‌های رزمی بسیار زیاد در استفاده از طاقچه رنج می‌برند و می‌توانند در بازی بسیار آشفته و سرگردان شوند. مخصوصاً در مقایسه با آخرین کلاس قهرمان WoW، یعنی شکارچی شیطان، که بسیار ساده است، Evokers فقط کمی بیش از حد طراحی شده اند.

پرواز با یک حس محسوس از حرکت، باور نکردنی است.


"

با این حال، جایی که Dractyr می تواند سر بخورد، سیستم جدید اژدها سواری به همه شخصیت های شما اجازه می دهد تا اوج بگیرند. با زوم کردن روی مناظر تا سه برابر سرعت پایه‌های «پرواز» سنتی WoW، احساس می‌کنم هرگز نمی‌توانم به آن سیستم قدیمی برگردم. احساس باورنکردنی است وقتی که در حال اوج گرفتن، بانکداری، و غواصی در اطراف با یک حس محسوس از حرکت و جسمانی هستید که WoW معمولاً فاقد آن است. دوره های چالشی اژدها سواری با جوایز آرایشی برای بهترین زمان ها به راحتی از بخش های مورد علاقه من در این گسترش بوده است. اگرچه دریافتم طلا بر روی همه آنها کمی آسان است و دلیل کمی برای بازگشت به من باقی گذاشت.
با این حال، من طرفدار زیادی از نحوه کنترل این اژدها بر روی ماوس و صفحه کلید نیستم. به نظر می رسد آنها برای پشتیبانی از کنترلر التماس می کنند، که مدت ها شایعه شده بود اما هرگز در عمل آشکار نشد.

رقص اژدها

داستان اصلی، تا کنون، دقیقاً من را به اندازه کوئست های جانبی شگفت زده نکرده است. اگر تمام افسانه‌های خارج از بازی منتهی به Dragonflight را دنبال نکرده‌اید، ممکن است در وهله اول در مورد چرایی حضورتان در اینجا کمی گیج شوید. تنش بین افراد خوب اصلی وجود دارد، اما به نوعی توخالی است. آدم‌های بد جدید، اژدهایان اولیه و عوامل انسان‌نمای آن‌ها، نخست‌گرایان، هنوز به‌عنوان تبهکاران پیچیده یا جالب توجهی نداشته‌اند. حداقل به نظر می رسد که نوعی بحران جانشینی در Black Dragonflight در حال شکل گیری است که نوید ارائه داستان های جالب را دارد.

هشت سیاه چال جدید نسبتاً ساده و به یاد ماندنی هستند و برجسته ترین آنها The Nokhud Offensive است که در آن از مهارت های اژدها سواری خود برای پرواز در اطراف و مداخله در نبردی استفاده می کنید که بخش بزرگی از منطقه دشت Ohn'ahran را اشغال می کند. به نظر می رسد که آنها برای جلوگیری از مشکل گروه های وانت اصرار بر مسیرهای حواس پرتی طراحی شده اند که با بهره برداری از هندسه سطح، که یک مسئله بزرگ در Shadowlands بود، از بسیاری از مبارزات زباله صرف نظر می کنند. اما در مجموع، این سیاه چال ها فقط به نوعی ... مه. از طرف دیگر، فصل جدید Mythic+ چهار سیاهچال قدیمی را از آن بازمی گرداند مه پانداریا. تازه نگه داشتن چیزها با اجازه دادن به ما برای بازبینی برخی از بهترین مطالب از تاریخ 18 ساله WoW، کار بیهوده ای است، و امیدوارم که آنها آن را ادامه دهند.

سیاه چال ها و حمله های جدید نسبتاً فراموش نشدنی هستند.


"

اولین حمله، Vault of the Incarnates، هنوز نفسم را قطع نکرده است. چند مکانیک جالب و رضایت بخش برای یادگیری وجود دارد: یک رویارویی شامل شورایی از جادوگران عنصری است که باید تقریباً به طور همزمان در نبرد کلاسیک Core Hounds مولتن کور کشته شوند، در حالی که دیگری شامل یک عنصر سنگ غول پیکر است که باید فریب خورده و نابود شود. برج های مخرب خود را با یک حمله سر و صدا. پیچیدگی مبارزات تقریباً برای حالت عادی مناسب است، و طراحی بصری باس ها بسیار قوی است، اما من خود خرک را از نظر هنر یا تم کلی آن جالب ندیدم – به خصوص وقتی آن را با آن مقایسه می کنید چیزی شبیه اولین حمله Shadowlands، Castle Nathria. در مورد هیچ یک از عرصه های انفرادی هیچ چیز قابل توجهی وجود ندارد و من حتی نمی دانم بیشتر این تندها چه کسانی هستند! شایان ذکر است که در زمان نگارش این مقاله، من هنوز مبارزه نهایی با Razageth را ندیده ام.

سختتر بهتر سریعتر قویتر

سیستم کاردستی جدید احتمالاً بهترین سیستمی است که تا به حال در تاریخ WoW بوده است، با کیفیت های مختلف مواد و نتایج متفاوت برای محصولات نهایی بر اساس سطح مهارت و انتخاب های پیشرفت شما. وقتی برای خودم یک شلوار چرمی درجه 5 درست می‌کنم، می‌دانم که آمار آن پسرهای بد به همان اندازه بالاست، زیرا مهارت من در چرم‌کاری بسیار بالاتر از آن چیزی است که دستور غذا می‌گوید، زیرا من به طور خاص در شلوار چرمی تخصص داشتم، و چون من انتخاب کردم که فقط از بهترین الاغ های خرس در ساخت آنها استفاده کنم. اگرچه من گمان می‌کنم، همانطور که در نهایت می‌توانید همه چیز را به حداکثر برسانید، این خاص بودن هر چه مدت طولانی‌تر گسترش پیدا کند، کاهش می‌یابد.

مشکل اینجاست که هنوز هم خیلی خیس است. Dragonflight سعی کرده است با دادن کارهای روزانه کمتری به ما احترام بگذارد و حتی ماموریت‌های استاندارد "روزانه" را به جای هر 24 ساعت یک یا دو بار در هفته تنظیم مجدد می‌کند. اما برای صنعتگران، همچنان انتظار می‌رود که همان هیولاهای جهان را برای ده‌ها ساعت فقط برای ساختن یک تکه ابزار حماسی پرورش دهید، علاوه بر این که آیتم جدید Spark of Ingenuity به شما امکان می‌دهد هر هفته فقط یک قطعه بسازید. این مکان عالی برای وصل کردن چیزی مانند منطقه Maw Shadowlands یا سیاه چال‌های انفرادی تصادفی با روح Torghast است. یا آنها را برای انجام چالش های اژدها سواری تکرار شونده جایزه کنید! هر چیزی مبتنی بر مهارت، به جای پرورش دادن همان اوباش بی چالش برای همیشه مثل من در برزخ. بیا بلیزارد، من به تو التماس می کنم. دیگر سال 2004 نیست و این گیم پلی خوبی نیست.

من می توانم فریادهای "چورقست" را بشنوم. قبلا، پیش از این. اما اینجا باید یک رسانه شاد وجود داشته باشد. اغلب بازیکنان انفرادی مانند من باید بتوانند آن نوع ویژگی ها را در اختیار ما قرار دهند بدون اینکه بازیکنانی که آنها را دوست ندارند احساس کنند مجبور به انجام مداوم آنها هستند. بلیزارد می تواند به ما اجازه دهد از پیشرفت خود در چیزی که من آن را "محتوای انفرادی سطح بالا" می نامم به عنوان جایگزینی استفاده کنیم، نه افزودنی برای راه های دیگر برای افزایش درآمد هفتگی خزانه. شما می توانید این سیاهچال تصادفی به سبک هادس را با پاور آپ های موقت و کلکسیونی اجرا کنید or Mythic+ را انجام دهید، اما هیچکس باید انجام هر دو. به نظر می رسد برد-برد.

یا حتی بهتر از آن، آنها می توانند آن را راهی کارآمد برای کشاورزی موادی مانند مواد عنصری بیدار شده، به عنوان جایگزینی برای آشکارا بدتر گیم پلی قرار دادن پادکست، منطقه بندی کردن، و کشاورزی اوباش جهان یا پرواز در اطراف به دنبال توده های خاک برای ساعت ها در پایان. به‌ویژه مواردی مانند Torghast باعث شد که احساس کنم به‌عنوان یک نوع بازیکن که معمولاً در تعادل سخت در اولویت نیست، بلیزارد باید به‌عنوان یک بازیکن راضی کننده بازی کند. آیا به تکرار بیشتری نیاز داشت؟ البته. اما Dragonflight از نظر من برای ارائه هیچ معادلی کاملاً رنج می برد. بریدن چیزهایی مانند Covenant Sanctums، جدول ماموریت، و پیگیری 200 ارز مختلف عاقلانه بود. اما آنها قطع کردند خیلی زیاد اینجا کلیک نمایید.

تمبر زمان:

بیشتر از IGN