تافی ها باید اطمینان حاصل کنند که ریچارلیسون در فصل آینده با آنها می چسبد

برای مدت طولانی، به نظر می رسید که اورتون دست و پا می زند و در جستجوی هدف است، اما بدون هیچ نگرانی عمده ای در مورد عواقب فصلی که به تدریج تبدیل به یک فصل هشدار دهنده شد. زمانی که فرانک لمپارد در ژانویه جانشین رافائل بنیتز شد، تافی ها خارج از رده سوم جدول بودند. فرض بر این بود که چند نتیجه سریع آسیب را ترمیم می کند، و ورود دله آلی و دانی ون دی بیک همان کاتالیزور مورد نیازشان را داشت.

 

در حالی که هر دوی آنها خوش شانس بودند و از فرم خارج شده بودند، به راحتی می‌توان تصور کرد که تنها چیزی که نیاز داشتند شروعی تازه بود، و نقش‌های اصلی در کمک به چرخش اورتون مناسب به نظر می‌رسید. اما در اوایل فوریه، لمپارد تیمش را به پارک سنت جیمز برد تا با همتایان مبارز نیوکاسل روبرو شود. داستان آنها در ظاهر شبیه بود. آنها یک مدیر جدید در Eddie Howe داشتند و سرمایه گذاری در پنجره زمستانی آنها امیدوار بودند که تفاوت ایجاد کند، اما واقعیت یکسان نبود. سرخابی ها در تمام فصل در معرض خطر قرار داشتند و خیلی ها آن را نادیده گرفتند، اما با بازیکنان جدید و روش های هاو که شروع به پرداخت سود کرده بودند، آنها به دنبال آن بودند.

 

در حالی که اورتون در معرض خطر قرار می گرفت، نیوکاسل در حال فرار بود. پیروزی 3-1، که با یک ضربه آزاد درخشان از طلسم جدید کایران تریپیر به پایان رسید، مسیرهای مختلف را در بر گرفت.

 

یک ماه بعد در زمانی که این دو در یک مسابقه مجدد در گودیسون پارک به مصاف هم رفتند، نیوکاسل کاملاً امن بود و گفته می شد شکست اورتون می تواند کشنده باشد. درگیر شدن در هذل انگاری موضوع رایج فصل بود. هر نتیجه فردی تقریباً همیشه با یک اعلامیه فراگیر دنبال می شود. اما پهلوی لمپارد صاف و بی روح به نظر می رسید. آنها قبل از تسلیم شدن به وولوز در خانه یک هفته قبل در تاتنهام جدا شده بودند و پس از آن ورزشگاه مملو از پذیرش شد. انگار راه برگشتی نبود.

 

هر چند همه شروع به تجمع کردند. شب پنج شنبه بود و ساعاتی قبل از شروع بازی، منطقه اطراف زمین دریایی آبی بود، پر از دود و سر و صدای ناهنجار. اگر آنها تا این حد مملو از اعصاب نبودند، لحن عملکرد تیم را تعیین می کرد. نیوکاسل برای مدت طولانی بازی را کنترل کرد اما نتوانست آن را بکشد، به ویژه پس از اینکه آلن در پنج دقیقه مانده به پایان وقت تلف شده به دلیل اعتراض عجیب تغییرات آب و هوایی اخراج شد. لحظه ای برای الکس ایووبی پدیدار شد و او برای گرفتن هر سه امتیاز ضربه زد.

 

گودیسون در تضاد کامل با بازی Wolves زنده بود. کار هنوز انجام نشده بود، اما نکته کلیدی این بود که بازیکنان به یاد بردند و هواداران متوجه شدند که چقدر می توانند با حمایت بی دریغ و جو خصمانه به این روند کمک کنند. همه چیز دیگر اهمیتی نداشت. با اینکه اولین سقوط در تاریخ لیگ برتر محتمل به نظر می رسد، در مورد عبور از خط بود. لحظات پرمویی بیشتری در راه بود، اما پیروزی در خانه مقابل منچستریونایتد، چلسی و کریستال پالاس بستر بقا را فراهم کرد.

 

در تمام جنون، اورتون کلیدی را در دست داشت که دیگر رقبای سقوطش، به ویژه برنلی، نتوانستند با آن برابری کنند. ریچارلیسون بازیکنی بود که می توانست به تنهایی الهام بخش پیروزی باشد. مانند رافینیا برای لیدز، او امیدوار بود. اما نه فقط از نظر کیفیت او. هواداران اورتون با احساس تمایل حتی از طرف بی طرف ها برای سقوط آنها، ذهنیت محاصره ای ایجاد کردند که در نهایت توسط لمپارد و بازیکنانش پذیرفته شد. ریچارلیسون که قبلاً به خاطر رفتارهای شیطنت آمیز و پر زرق و برقش مورد علاقه طرفداران مخالف قرار گرفته بود، تبدیل به پسر پوستر نگرش جدید «ما اهمیتی نمی دهیم» شد و این کار بسیار خوب بود. او که نقش شرور پانتومیم را دوست داشت، مسئولیت را بر عهده گرفت و پیشرفت کرد، چه از طریق گل تساوی مقابل لستر، گلی که به چلسی زد، یا شاید بهترین مثال، ناامیدی او از لیورپول در دربی مرسی ساید که با شکستی کم در آنفیلد به پایان رسید.

 

اما از آنجایی که برنامه ریزی بلندمدت به حالت تعلیق درآمد، کار لمپارد ساده شد. اورتون نمی خواهد دوباره آن را پشت سر بگذارد و اکنون زمان آن است که او پایه های خود را بگذارد. برای داشتن بهترین شانس برای انجام موفقیت آمیز این کار، حفظ ریچارلیسون اساسی است. او همیشه در بین اورتونیایی ها محبوبیت خود را ثابت کرده است، اما در مهمترین لحظه تعیین کننده شد و حضور او برای ایجاد لحن در فصل آینده مهم خواهد بود.

 

با این حال، از دیدگاه بازیکنان، ممکن است زمان چیز جدیدی فرا رسیده باشد. او از سال 2018 در این باشگاه حضور دارد و در 25 سالگی وارد سال های اوج دوران حرفه ای خود می شود. فوتبال لیگ قهرمانان در ذهن او خواهد بود، و اگرچه او برای کمک به ارائه آن به اورتون آورده شد، آسیب ناشی از پوسیدگی باشگاه به آرامی تحت مدیریت نادرست خود باعث می شود تا به این زودی ها بسیار بعید باشد.

 

هر اتفاقی که در آینده برای اورتون بیفتد، آنها چیزی برای حفظ کردن پیدا کردند. ارتباط بین هواداران و بازیکنان در فصل گذشته قدرتمند بود و حفظ آن، با یا بدون ریچارلیسون، حیاتی خواهد بود.

پست تافی ها باید اطمینان حاصل کنند که ریچارلیسون در فصل آینده با آنها می چسبد به نظر می رسد برای اولین بار در وبلاگ Colossus.

تمبر زمان:

بیشتر از غول