Prey جانوری متفاوت از بلاک باسترهای اخیر فرنچایز است

قبل از اکران چند روز پیش، کمتر کسی پیش‌بینی می‌کرد که فیلم جدید Predator، شکار, به احتمال زیاد جذابیت را به تصویر می کشد، هرگز به قلب فیلم توییتر اهمیت نمی دهد. بررسی‌ها مثبت بودند، اما این همچنان یک به‌روزرسانی امتیاز متوسط ​​و کم‌هزینه بود که در حال اجرا بود. مستقیماً در Hulu پخش کنید در حالی که تمام ترافیک هالیوود، با الهام از یک باکس آفیس احیا شده، بود رفتن به سمت دیگر.

و با این حال، بری جنکینز، فیلمساز ارجمند خانه هنری اینجا بود که شنبه شب خود را به صورت زنده با توییت در مسیر تماشای فیلم جدید گذراند و از آن و کارگردان آن دن تراختنبرگ تمجید کرد. او پس از یک صحنه مبارزه با قهرمان، نارو، شکارچی کومانچی، نارو (امبر میدتاندر) به وجد آمد: «منظورم این است که او را شکست داد - دختر تاف است». «این یک فیلم ضعیف، ضعیف و تاثیرگذار است. جنکینز در توییتی نوشت: کاردستی روی نقطه است می داند در مورد چه چیزی صحبت می کند. رقص مبارزه "بی عیب و نقص" بود. مضامین فیلم ممکن است «کاوشی ژانر درونی سرنوشت آشکار» باشد. جنکینز امضا کرد: اگر «فیلم‌های احشایی و شگفت‌انگیز الاغی را دوست دارید، واقعاً باید «PREY» را تماشا کنید.

او تنها نبود در سرتاسر رسانه‌های اجتماعی، طرفداران فیلم از اینکه فیلم چقدر خوب بود و از اینکه نتوانسته‌اند آن را روی پرده بزرگ ببینند، ابراز شگفتی می‌کردند. شکار واقعاً به نظر می رسد که ضربه ای زده است. این برای یک سری فیلم تعجب آور بود که در حالی که باقی مانده بود قابل اعتماد سرگرم کننده، تلاش کرده است پس از پدیده فوق العاده، تخیل عمومی را دوباره به دست آورد درنده در سال 1987 رخ داد درنده دنباله‌ها به غوطه‌ور شدن در طاقچه بی‌مصرف خود راضی بوده‌اند، در حالی که بزرگترین نوسان، سال 2018 شکارچی، همچنین بزرگترین خانم بود. این بار چه اتفاقی افتاد؟

عکس: دیوید بوکاچ/ استودیو قرن بیستم

شاید آن توقعات کم کلید بود - نه فقط از طرف مخاطب، بلکه از طرف استودیو نیز. ابهام در مالک فرنچایز جدید دیزنی در مورد اینکه Predator واقعاً چقدر محبوب است، ممکن است یکی از دلایل عقب باشد شکاراولین پخش جریانی. اما باید فشار روی فیلم را نیز به میزان قابل توجهی کاهش داده باشد، در لحظه ای که روسای هالیوود به طور مشخص وسواس زیادی دارند تا آخرین قطره از پتانسیل را از هر فرنچایز بر روی کتاب هایشان بردارند. نتیجه این است که تراختنبرگ موفق شد فیلمی بسازد که در تضاد آشکار و طراوت با اکثریت فرنچایز فعلی قرار دارد.

بر خلاف، بگو، سلطه جهانی ژوراسیک, شکار نیازی به تحمل هزینه‌های ناشی از بودجه هنگفت، یک فیلمبرداری در جهان، یک بازیگر گسترده که شامل تمام شخصیت‌های اصلی دو سری فرعی مجزا می‌شود، یا نیاز به افزایش مستمر ریسک از یک مجموعه به بعدی. لازم نیست خانه‌ای برای خود در تاریخ پیدا کند که در طول دهه‌ها ساخته شده است، مانند لایه‌هایی از گل و لای. لازم نیست به دستور مدیران جهان‌ساز در صحنه‌های متقاطع قرار بگیرد.

با تمام این فشارها و ملاحظات برای تطبیق، سرنوشت بسیاری از فیلم های فرانچایز، از جانوران شگفت انگیز: اسرار دامبلدور به Ghostbusters: Afterlife، داستان سرایی پیچیده، تولید نامنظم، خود اسطوره سازی هوشیارانه، و زمان های طولانی در حال اجرا بوده است. معمولاً هنگام تماشای این تولیدات متورم سخت است که به یاد بیاوریم که بیشتر این سریال‌ها با جست‌وجوهای سرراست و فراری شروع شدند.

نارو و برادرش تابه، سوار بر اسب، در جنگل در Prey

عکس: استودیو قرن بیستم

در مقابل، شکار تصویر الهام‌بخش آن است: فیلمی ژانر 100 دقیقه‌ای که مفهومی ساده را می‌گیرد و آن را کم، اما با هدفی بی‌امان اجرا می‌کند. نبوغ تراختنبرگ و پاتریک آیسون فیلمنامه نویس ساخته شده است شکار یک پیش درآمد، اما یک مجموعه با چنین حذفی از نسخه اصلی درنده - 268 سال قبل - که به طور مؤثر به آنها یک لوح خالی می دهد. به این واقعیت اضافه کنید که در وهله اول، داستان های Predator به سختی توسعه یافته است، و شما فیلمی خواهید داشت که آزادانه خودش باشد، بدون نیاز به بررسی یا تکمیل هر گونه داستان پس زمینه.

شکار با فضایی که بسیاری از همتایان علمی تخیلی و اکشن مدرنش فاقد آن هستند، نفس می کشد. صحنه‌های اکشن تمیز و ویرایش‌شده آن با ضربات واضح توصیف شده تلاش نارو برای اثبات شکارچی بودنش مطابقت دارد، و با نماهای متفکرانه سفر در یک بیابان زیبا ترکیب می‌شود. پلات B وجود ندارد. هیچ توضیحی وجود ندارد، زیرا در واقع هیچ طرحی برای افشا وجود ندارد. چیزی وجود دارد، کشتن، و باید متوقف شود. حتی فضای کمی برای گسترش دامنه موضوعی جهان Predator وجود دارد، زیرا ورزش شکارچی بیگانه با زنجیره‌های غذایی حیاتی حیات وحش آمریکا و با بهره‌برداری وحشیانه از نوع دیگری از مهاجمان بیگانه در تضاد است. : مرد سفید پوست

این نوع گسترش نام تجاری مدبر، قلمرو جدیدی برای تراختنبرگ نیست، که به نوعی فیلمنامه هیجان‌انگیز روان‌شناختی کلاستروفوبیک را به دنباله‌ای بر یک فیلم هیولایی فوق‌العاده تبدیل کرد، بدون خیانت به جذابیت فیلم B آن، در سال 2016. 10 خیابان کلاورفیلد. سرگرمی و نبوغ آن فیلم در این بود که چگونه تراختنبرگ راهی برای تبدیل عنوان قبلی به عنوان جدید پیدا کرد. با شکار، او به یک شاهکار آینه ای دست یافته است: فیلم جدید را از شر تمام چمدان های یک فرنچایز فیلم مدرن خلاص می کند، حتی عنوانش. تنها چیزی که باقی مانده روح خام و بی رحم آن است.

تمبر زمان:

بیشتر از چند ضلعی