چرا Assassin's Creed China باید بازی بعدی این سری باشد

گفتن این حرف راحت است Assassin's Creed Valhalla برای یوبی سافت یک موفقیت انتقادی و تجاری بود. گنجاندن از وایکینگ ها در یک بازی ویدیویی کاری را انجام داد که جنگجویان نورس همیشه انجام می‌دادند: همه چیز را عالی‌تر کرد. پس از موفقیت Origins، Odyssey و Valhalla، این فرنچایز که زمانی خسته شده بود، در موقعیتی به مراتب بهتر از آن است که به دنبال اشتباهات جاه طلبانه اما معیوب Unity and Syndicate بود. اکنون، با راه اندازی گسترش اسطوره ای والهالا، طلوع راگناروک، زمان آن رسیده است که بپرسیم یوبی سافت کجا – و شاید مهمتر از آن، چه زمانی – برای Assassin's Creed بعدی برود. من کلاه پیش‌بینی خود را بر سر گذاشته‌ام – این کلاه مانند کلاه جادوگر است اما از بسته‌های غلات، زرق و برق و مقادیر زیادی چوب پریت ساخته شده است – تا مشخص کنم که به نظر این نویسنده، تنها یک مقصد منطقی وجود دارد: چین.

Assassins creed China

دلایل مختلفی برای این وجود دارد، اول اینکه ژاپن اکنون از جدول خارج شده است. طرفداران سال‌هاست که برای یک Assassin's Creed که در دوران فئودال ژاپن اتفاق می‌افتد فریاد می‌زدند، اما با شبح Tsushima با شکست دادن یوبی سافت به بخش کاتانا، به نظر می رسد که کشتی سامورایی اکنون به خوبی و واقعی حرکت کرده است. مهمتر از آن، چین تمام عناصر تاریخی لازم را که برای تعریف سه ورودی آخر این سری آمده است، در اختیار یوبی سافت قرار می دهد.

بدیهی است که چین بسیار بزرگ است. Origins، Odyssey و Valhalla همگی با دنیای بازی های عظیم و فزاینده ای پر شده اند که اکنون در مرزهای زشت و ناپسند قرار گرفته اند. یوبی‌سافت کاملاً از رویکرد «بزرگ‌تر، همیشه بهتر» برای توسعه بازی استفاده می‌کند و با محیطی مانند چین، آنها می‌توانند درست از مرزهای ناپسند عبور کنند و به دنیای بازی‌های انحطاط‌آمیزی که همیشه آرزوی آن را داشتند دست یابند. "بزرگترین Assassin's Creed تا کنون" افتخاری است که می توانم تصور کنم که در تمام مواد تبلیغاتی آغشته شده است.

سپس این واقعیت وجود دارد که هر Assassin's Creed اخیر در محیطی اتفاق می افتد که دو جناح مخالف در مقابل یکدیگر قرار دارند. مطمئناً، قاتل‌ها و تمپلارها به شیطنت‌های معمول خود عمل می‌کنند، اما آنها با درگیری‌های گسترده‌تری که رومی‌ها را علیه مصری‌ها، اسپارتی‌ها در مقابل آتنی‌ها و وایکینگ‌ها در مخالفت با آنگلوساکسون‌ها به تصویر می‌کشند، شکل گرفته‌اند. چین باستان دارای درگیری‌های متعددی است که می‌تواند با این مسئولیت مناسب باشد. دوره کشورهای متخاصم وجود دارد که منجر به چینی یکپارچه شد، دوران خوش قدم زدن سه پادشاهی و فتح چین توسط مغول ها در سیزدهم.th قرن. دومی انتخاب من است، پس از فتح نزدیک به هشت دهه چین، پس‌زمینه جذاب و قانع‌کننده‌ای برای یک بازی ویدیویی است. تقریباً مانند سه بازی گذشته، یوبی‌سافت نیز می‌تواند در برخی از اساطیر چینی باستانی کندوکاو کند.

شاید مهمترین دلیل - حداقل از دیدگاه یک ناشر - ایجاد بازی است که مستقیماً برای یکی از بزرگترین بازارهای بازی های ویدیویی در جهان جذاب باشد. برای Creative Assembly و جنگ کل: سه پادشاهی.

طرفداران سرسخت بازی Assassin's Creed این را می دانند ما قبلاً در گذشته به چین بوده ایم. یوبی‌سافت سه بازی مخفی‌کار اسکرول جانبی را در قالب Assassin's Creed Chronicles منتشر کرد و ما را برای فینال به هند، روسیه و سپس چین برد. اگرچه این بازی‌ها ناقص بودند، اما به ایجاد دنیای گسترده‌تر AC و همچنین شخصیت Shao Jun کمک کردند - یکی از طرفداران مورد علاقه که توسط خود اتزیو آموزش دیده است (شما می‌توانید ما را ببینید نقد و بررسی Assassin's Creed Embers اینجا).

البته، یوبی‌سافت در مورد اینکه این سری را در کجا قرار خواهد داد، چیزی نگفته است. از آنجایی که والهالا چنین نیروگاهی است، این احتمال وجود دارد که بتوانیم برای ماجراجویی‌های وایکینگ‌های بیشتر به Eivor بچسبیم. در همین حال، شایعات نشان می دهد که گسترش دیگری در راه است، این بار با تمرکز بر باسیم مرموز.

تمبر زمان:

بیشتر از TheSixthAxis