20 بازی مانند Detroit: Become Human

20 بازی مانند Detroit: Become Human

Detroit: Become Human وقتی صحبت از داستان‌گویی تعاملی به میان می‌آید، هیچ رقیب ندارد. روایت، عمق و هر چیزی که یک گیمر تک‌نفره می‌خواهد دارد.

متأسفانه به محض پایان بازی، سرگرمی به پایان می رسد. با وجود بازی‌های بسیار زیادی که هر ماه منتشر می‌شوند، پیدا کردن یک تجربه مشابه می‌تواند مانند یک رویا باشد.

خوشبختانه، ما فهرستی از 20 بازی مانند Detroit: Become Human را گردآوری کرده‌ایم که روایتی جذاب، مکانیک‌های گیم‌پلی منحصربه‌فرد، و مجموعه‌ای از انتخاب‌ها برای شکل دادن به تجربه شما ارائه می‌دهند.

با این گفته، بیایید شیرجه بزنیم، آیا؟

20. کنترل

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بازی 505

به جهانی مملو از موارد غیرقابل توضیح و فوق العاده در کنترل خوش آمدید. این بازی اکشن-ماجراجویی که زاییده فکر Remedy Entertainment است، روایتی پیچیده را در محیطی که توسط پدیده‌های ماوراء طبیعی شکل گرفته است، هماهنگ می‌کند.

به عنوان جسی فادن، مدیر جدید اداره کنترل فدرال، بازیکنان در سالن‌های متحرک قدیمی‌ترین خانه حرکت می‌کنند - مکانی مملو از قدرت‌های مرموز، موجودات مرموز، و معماری همیشه در حال تغییر.

گیم پلی اصلی عناصر جنگی و سکانس های اکتشافی را به طرز ماهرانه ای ترکیب می کند و به بازیکنان رضایت از حل پازل های پیچیده و مبارزه با دشمنان مهیب را به همان اندازه جلب می کند.

بررسی قابلیت پخش

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق روند دیجیتال

هنگامی که جسی اسرار خانه را آشکار می کند، بازیکنان به توانایی های ماوراء طبیعی دسترسی پیدا می کنند و به استراتژی های مبارزه و روش های اکتشاف عمق می دهند. تی

او در ایجاد تعادلی جذاب بین رمزآلود و ملموس برتری می‌یابد و به اندازه‌ای آشکار می‌شود که کنجکاوی بازیکنان را شعله‌ور نگه دارد.

«کنترل» به زیبایی مضمون فوق‌العاده‌اش را به یک ملیله روایی فراموش‌نشدنی تبدیل می‌کند، یک بازی ضروری برای کسانی که به چیزهای خارق‌العاده علاقه دارند.

19. ناظر

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق نینتندو

Observer، زاییده فکر Bloober Team، بازیکنان را در آینده‌ای دیستوپیایی فرو می‌برد که شبیه هیچ‌کس دیگری نیست. شما به جای دن لازارسکی، کارآگاه عصبی معروف به "ناظر" که توسط مرحوم راتگر هاور بازی می‌شود، قدم خواهید گذاشت.

این بازی زیبایی شناسی سایبرپانک و ترسناک جوی را در هم می آمیزد تا یک تجربه منحصر به فرد ایجاد کند.

در سال 2084 پس از یک طاعون دیجیتال و جنگ که بشریت را ویران کرد، جامعه باقی مانده به شدت به ایمپلنت های عصبی متکی است.

به عنوان یک Observer، شما به عنوان یک روش تحقیق به ذهن مردم هک می کنید و یک پیچ و تاب بی نظیر در کار پلیسی ایجاد می کنید.

بررسی قابلیت پخش

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق وب سایت بازی Indie

قدرت بازی در نمایش خیره کننده آن از آینده تلخ نهفته است. سطح جزئیات در هر صحنه تصویر مؤثری از جامعه ای را ترسیم می کند که به آخرین رشته های بشریت چنگ می زند.

ناظران در یک مجتمع آپارتمانی کلاستروفوبیک حرکت می کنند، با ساکنان صحبت می کنند و اسرار را کشف می کنند.

همانطور که در ذهن شخصیت های مختلف غوطه ور می شوید، با سکانس های بصری خیره کننده و ناراحت کننده مواجه خواهید شد. روایت خوب آن جنبه تاریک فناوری را نشان می دهد و جامعه دیستوپیایی که نتیجه آن است.

Observer یک عنوان برجسته برای طرفداران بازی های روایت محور است که ترکیبی منحصر به فرد از کار پلیسی و وحشت روانی را ارائه می دهد.

18. Hellblade: قربانی سنوآ

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بنیاد بازی iThrive

جهان مملو از افسانه های اسطوره ای نورس و سلتیک است.

هر لحظه، هر توهم، هر زمزمه طیفی پرتره ای دقیق از عذابی را ترسیم می کند که فرد در مبارزه با ذهن خود با آن روبرو می شود.

در اینجا یک بازی وجود دارد که فقط یک داستان را روایت نمی کند، بلکه شما را دقیقاً در وسط قرار می دهد و مرز بین واقعیت و توهم را ایجاد می کند.

نینجا تئوری، توسعه‌دهنده، کار فوق‌العاده‌ای را در خلق یک روایت عمیق شخصی و احساسی انجام می‌دهد و مبارزات بیماری‌های روانی را بررسی می‌کند. Senua، قهرمان داستان، فقط یک شخصیت دیگر در یک بازی نیست.

او راهنمای شما، همراه شما، کسی است که عمیقاً با او همدردی می کنید.

بررسی قابلیت پخش

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بخار

شما آنجا هستید، در کنار او، نه تنها با موجودات افسانه‌ای وحشی، بلکه با شیاطینی که در گوشه و کنار ذهن او پنهان شده‌اند، می‌جنگید.

بازی از طریق تحریفات بصری، توهمات شنیداری و معماهای تفکر برانگیز، یک تجربه روانشناختی را ارائه می دهد که هم جذاب و هم تفکر برانگیز است.

یک بازی که نه تنها سرگرم کننده است، بلکه در مورد مبارزات روان پریشی نیز آموزش می دهد، بدون اینکه هرگز احساس موعظه کنید. در حال حاضر، این واقعا برجسته است.

17. آینه دوقلو

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق Bandai Namco در

تویین میرر که با سر در میان شاهکارهای روایی Dontnod Entertainment شیرجه می‌رود.

این عنوان به عنوان یک فیلم هیجان‌انگیز روان‌شناختی، بازیکنان را بدون زحمت به دنیایی از فتنه و رمز و راز می‌کشاند.

قهرمان داستان، سم، برای تشییع جنازه یکی از دوستانش به زادگاهش بازمی‌گردد، اما خود را درگیر تحقیقاتی گیج‌کننده می‌بیند که قدرت ذهنی او را آزمایش می‌کند.

قصر ذهن سام، قلمرویی در روان خودش، به عنوان عرصه ای برای شیاطین و خاطرات درونی او عمل می کند.

این فضای خارق‌العاده که به زیبایی در بازی ارائه شده است، به عنصری کلیدی در گردآوری حقیقت پشت اسرار شهر تبدیل می‌شود.

بررسی قابلیت پخش

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق سر تکان نده

طراحی روایی Twin Mirror به شدت بر انتخاب بازیکن تکیه دارد و هر تصمیمی واقعیت سم را شکل می دهد. این یک سفر روانی به ذهن است، جایی که هیچ گوشه ای از بازرسی در امان نیست.

این ویژگی شگفت‌انگیز، بازیکنان را دائماً درگیر می‌کند و از آنها می‌خواهد به دنبال حقیقتی باشند که در گذشته و حال سام نهفته است.

دوز اضافی از درام در آلتر ایگوی سام، «دوگانه» آشکار می شود. او صدای درونی سام است که به طور همزمان او را راهنمایی و تمسخر می کند.

این یک لایه پیچیدگی اضافی به روایت می‌افزاید و باعث می‌شود بازیکنان واقعیت رویدادهایی را که جلوی چشمانشان می‌گذرد زیر سوال ببرند.

16. مرد مدان

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق Bandai Namco در

تاج گلچین Dark Pictures، این بازی تعاملی ترسناک درام که توسط Supermassive Games ساخته شده است، داستانی مهیج را بر اساس افسانه وهم‌آور SS Ourang Medan روایت می‌کند.

وقتی گروهی از دوستان برای کشف لاشه جنگ جهانی دوم به یک سفر غواصی زیر آب می‌روند، در یک کشتی ارواح نفرین شده که در آن بقای وحشتناک به نظر می‌رسد به دام می‌افتند.

تصمیماتی که می گیرید و روابطی که پرورش می دهید (یا خراب می کنید) نتایج را برای هر شخصیت شکل می دهد و عواقب هر عمل را نشان می دهد.

بیایید به جنبه های ترسناک این عنوان بپردازیم – حداقل می توان گفت این یک تجربه وحشتناک است. محیط، یک کشتی عظیم و رها شده، به طرز وحشتناکی جوی است.

بررسی قابلیت پخش

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بخار

راهروهای طولانی و در حال پوسیدگی، نورهای سوسوزن و صداهای عجیب و غریب، همگی به حس ترس و ناراحتی می‌افزایند و شما را همیشه در معرض خطر قرار می‌دهند.

این روایت شما را به حدس زدن نگه می‌دارد، در هر گوشه‌ای پیچ‌های غیرمنتظره ایجاد می‌کند، و شما را به چالش می‌کشد که در حین کشف رمز و راز کشتی و خدمه سابق آن، هوشیار باشید.

گرافیک فوق‌العاده است و عملکرد شخصیت‌ها به آن‌ها جان می‌بخشد و حس واقع‌گرایی را به ترس‌ها و امیدهای آنها می‌بخشد.

به راحتی می توان روی سرنوشت این شخصیت ها سرمایه گذاری کرد. داستان‌های آن‌ها به‌طور یکپارچه در هم تنیده می‌شوند و حس فوریت و ترس بازی را افزایش می‌دهند.

15. سریال The Last of Us

سریال The Last of Us
از طريق HBO

The Last of Us که توسط Naughty Dog، سازندگانی که مجموعه محبوب «Uncharted» را برای ما به ارمغان آوردند، به طرز ماهرانه‌ای موضوعات بقا، وفاداری، عشق و شرایط انسانی را در دنیای پسا آخرالزمانی در هم می‌پیچاند.

در اولین بازی این سری، بازیکنان خود را در حال حرکت در داستان دلخراش جوئل و الی می یابند.

جوئل، یک بازمانده سرسخت، با اکراه محافظ الی می شود، دختر جوانی که ممکن است کلید درمان عفونت جهانی که منجر به سقوط جامعه شده است را داشته باشد.

در طول بازی، پویایی بین این دو شخصیت به زیبایی تکامل می‌یابد و روایتی عمیق و احساسی ارائه می‌کند که بازیکنان را وادار می‌کند در مواجهه با شرایط ناامیدکننده چه کاری انجام دهند.

بررسی قابلیت پخش

سریال The Last of Us
از طريق Game Informer به

حالا بیایید به «آخرین ما قسمت دوم» بپریم. این قسمت دوم چرخش تاریک تری دارد و بازیکنان را وارد یک معضل اخلاقی می کند که در آن مرز بین درست و غلط نه تنها محو شده است بلکه محو شده است.

بازیکنان نقش الی را بر عهده می گیرند که حالا پیرتر شده و از اتفاقات بازی اول تلخ شده است.

او مأموریت انتقام‌جویی را آغاز می‌کند که انسانیت او را آزمایش می‌کند و بازیکنان را مجبور می‌کند تا با تصورات خود از عدالت روبرو شوند.

این گواهی بر عمق داستان سرایی است که می توان در رسانه بازی های ویدیویی به آن دست یافت. سریالی که باید برای هر طرفدار بازی های روایت محور بازی کند.

14. رفته به خانه

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق ویکیپدیا

Gone Home شما را به معنای واقعی کلمه به خانه می برد. به عنوان Kaitlin Greenbriar، زن جوانی که پس از یک سال خارج از کشور بازمی‌گردد، به یک اقامتگاه خانوادگی خالی پر از اسرار می‌رسی.

انتظار در هوا سنگین است و در اتاق ها سکوت داستان هایی را زمزمه می کند که در انتظار کشف هستند.

متوجه می‌شوید که می‌پرسید «همه کجا رفتند؟» کاوش در این پرسش ستون فقرات روایت را شکل می دهد.

کاوش در اقامتگاه گرینبریار مانند قدم زدن در یک کپسول زمان است. اتاق ها احساس می کنند در آن زندگی می کنند. آنها آشفته و مملو از ارجاعات فرهنگی دهه 90 هستند.

بررسی قابلیت پخش

رفته به خانه
از طريق مجله شیب

هر یادداشت خط خورده، قوطی نوشابه دور ریخته شده، یا ناخوشایند تصادفی دنباله ای برای درک اتفاقات درون این دیوارها تشکیل می دهد.

داستان سرایی شامل صحنه های قطع شده یا تعامل با شخصیت های دیگر نیست.

در عوض، بازی بازیکنان را وادار می‌کند تا داستانی را از سرنخ‌های ظریف محیطی کنار هم بچینند و به آرامی روایتی متحرک از هویت، رشد و پذیرش را آشکار کنند.

و در حالی که در ژانر «شبیه‌ساز راه رفتن» قرار می‌گیرد، بازی Gone Home بسیار فراگیرتر از بازی‌های مشابه خود است، و یک تجربه روایی معنادار را ارائه می‌کند که مدت‌ها پس از پخش تیتراژ در قلب بازیکنان باقی می‌ماند.

13. شب در جنگل

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بخار

Night in the Woods - عنوانی عجیب و غریب که بیش از آنچه در چشم دیده می شود. در اینجا یک بازی است که معمولی و پیش پاافتاده را در بر می گیرد تا آنها را به رشته هایی از تعاملات روایی قانع کننده و معنادار تبدیل کند.

Mae Borowski، قهرمان داستان ما، کالج را رها می کند و به زادگاهش Possum Springs باز می گردد.

به عنوان بازیکن، ما این شهر به ظاهر معمولی را از دید مای تجربه می کنیم، با دوستان قدیمی برخورد می کنیم و تغییراتی را که در غیاب او رخ داده است، کشف می کنیم.

بی، دوست قدیمی مای که فروشگاه خانوادگی را اداره می کند، گرگ همیشه مشتاق و دوست پسر ساکتش آنگوس هستند.

این شخصیت‌ها احساس واقعی بودن دارند، تعاملات و دیالوگ‌های آن‌ها به تاریخ‌ها و روابط بسیار فراتر از محدوده بازی اشاره می‌کند.

بررسی قابلیت پخش

شب در جنگل
از طريق GamersHub

خود شهر، Possum Springs، ممکن است در نگاه اول مانند یک شهر معمولی کمربند زنگ به نظر برسد، اما هر چه بیشتر کاوش کنید، لایه‌های آن بیشتر آشکار می‌شود.

مغازه ها در حال بسته شدن هستند، جوانان ناراضی هستند، و مشاغل به سختی به دست می آیند - آینه بسیاری از شهرهای دنیای واقعی که با افول اقتصادی روبرو هستند. با این حال، همه چیز تاریک نیست.

لحظات سبک نیز وجود دارد، جذابیت در شهر کوچک، تمرینات گروهی، و شیطنت در اطراف شهر. لایه ای از رمز و راز به زندگی روزمره Possum Springs اضافه می کند.

رویاهای عجیب و غریب و اتفاقات وهم انگیز به یک جریان زیرزمینی تاریک تر اشاره می کنند، لحنی فراطبیعی که در زیر سطح واقعیت دنیوی شهر نهفته است.

به عنوان Mae، شما به این اسرار کاوش خواهید کرد، در حالی که روابط و مکان خود را در شهری که زمانی آن را خانه می نامیدید، جستجو می کنید.

12. ناپدید شدن اتان کارتر

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بازی حماسه

این جواهر از The Astronauts به شدت بر جنبه ساختن جهان تمرکز دارد، و بازیکن را در روایتی جذاب و جذاب قرار می دهد.

شما به جای پاول پروسپرو، محقق ماوراءالطبیعه قدم می گذارید، که نامه ای ناراحت کننده از اتان کارتر دریافت می کند و تصمیم می گیرد تا عمیق تر در این موضوع کاوش کند.

همانطور که در محیط بازی از لحاظ بصری خیره کننده عبور می کنید، تکه های یک پازل به طور فزاینده ای وهم آور در جای خود قرار می گیرند.

لمس چیزهای ماوراء طبیعی در کل بازی نفوذ می کند و لایه ای از تعلیق را اضافه می کند که شما را روی انگشتان خود نگه می دارد.

بررسی قابلیت پخش

ناپدید شدن اتان کارتر
از طريق بخار

تاکید بر اکتشاف بر روی جنگ، فضایی آرام و در عین حال مرموز را فراهم می کند. روایت غیر خطی آن امکان نتایج و تفاسیر مختلف را فراهم می کند و ارزش تکرار فراوانی را ارائه می دهد.

در میان چنین جذابیت و رمز و راز، شما خود را شیفته داستان سرایی استثنایی بازی خواهید دید.

The Vanishing of Ethan Carter نمونه قابل توجهی از پتانسیل داستانی بازی های ویدیویی است که می تواند به عنوان شاهدی بر این باشد که چگونه یک بازی می تواند در سادگی و ظرافت خود جذاب و سرگرم کننده باشد.

روایت می تواند شما را مجذوب و متفکر کند و این بازی را در این ژانر برجسته کند.

11. آنچه از ادیت فینچ باقی مانده است

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق عصا و آبکشی

وقتی بازیکنان وارد این روایت جذاب می‌شوند، نقش ادیت فینچ، آخرین عضو بازمانده از خانواده فینچ را بر عهده می‌گیرند که در همه جا به دلیل شانس عجیب و غریبش شناخته شده است.

این بازی به طرز ماهرانه‌ای بازیکنان را به مجموعه‌ای از داستان‌های زیبا درباره هر یک از اعضای خانواده دعوت می‌کند که همگی در خانه دلربا، هرچند تا حدی وهم‌آور خانواده گنجانده شده‌اند.

بازیکنان در مجموعه‌ای از داستان‌های تنظیم‌شده، که هر کدام با دقت ساخته شده‌اند و در سبک خود متمایز هستند، بررسی می‌کنند و منعکس‌کننده فردی از اعضای خانواده هستند که نماینده آن هستند.

بررسی قابلیت پخش

آنچه باقی مانده ادیت فینچ
از طريق IGN

از پنل‌های کتاب‌های مصور گرفته تا انیمیشن‌های تلنگر، این بازی یک تسلط هنری را به نمایش می‌گذارد که به روایت روح می‌بخشد.

هر داستانی در خانه فینچ بازیکنان را دعوت می‌کند تا داستان‌ها و دیدگاه‌های منحصربه‌فرد هر یک از اعضای خانواده را بررسی کنند، و شجره‌نامه را در نوری کاملاً جدید ارائه کنند.

کشف رازهای خانواده فینچ به بازیکنان قدردانی تازه ای از داستان سرایی روایی در بازی ها می دهد.

دنیای مسحورکننده ادیت فینچ هیچ چیزی را خالی نمی‌کند و بازیکنان را تا مدت‌ها پس از بازی اولیه به عقب برمی‌گرداند.

10. داستان او

داستان او
از طريق بخار

در حوزه بازی های تعاملی، «داستان او» رویکردی منحصر به فرد دارد. این کمتر یک بازی به معنای سنتی است و بیشتر یک تجربه سینمایی تعاملی است.

بازیکنان می‌بینند که به یک پایگاه داده پلیس از فیلم‌های ویدئویی نگاه می‌کنند و به نوعی به عنوان یک محقق عمل می‌کنند. تمرکز؟ مجموعه ای از مصاحبه های یک زن در مورد همسر گم شده اش.

هیچ ترتیب مشخصی برای مشاهده این قطعات وجود ندارد. در عوض، بازیکنان این آزادی را دارند که پایگاه داده را همانطور که می‌خواهند کاوش کنند.

بررسی قابلیت پخش

داستان او
از طريق بخار

این یک روایت جذاب و غیرخطی ایجاد می کند که به گیمرها اجازه می دهد تا داستان را با سرعت خود کنار هم بگذارند.

عملکرد ویوا سیفرت، که نقش زن تحت تحقیق را بازی می کند، لایه ای از اصالت را به بازی می بخشد و بازیکنان را به داخل شبکه روایت می کشاند.

این یک تجربه جذاب است که منعکس کننده دسیسه های کارآگاهی واقعی است و شما را از ابتدا تا انتها درگیر خود نگه می دارد.

9. فایرواچ

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق IGN

فایر واچ شما را به نقش هنری می اندازد، مردی که تصمیم می گیرد با شروع یک کار تابستانی در بیابان وایومینگ از زندگی ناراحت کننده اش فرار کند.

در قلب این دنیای مسحورکننده و غنی از پیکسل، خود را از دنیا منزوی می‌بینید که چیزی جز سرسبزی سرسبز، کوه‌های بلند و آسمان آبی بی‌پایان از آن جدا شده است.

با برقراری ارتباط از طریق رادیو با سرپرست خود، Delilah، کارهای خود را انجام می دهید، آرامشی که تنها با تماس های گاه به گاه برای خاموش کردن آتش یا تحقیق در یک اردوگاه خالی اسرارآمیز مختل می شود.

بررسی قابلیت پخش

Firewatch
از طريق نیویورکر

با این حال، وقایع عجیب شروع به آشکار شدن می‌کنند و آرامش انفرادی بیابان وایومینگ کمتر احساس آرامش می‌کند.

Firewatch جذاب، جذاب و گاه اسرارآمیز، یک تجربه روایی باورنکردنی ارائه می‌کند که شما را از همان ابتدا به دام می‌اندازد و شما را کاملاً درگیر می‌کند تا زمانی که تیتراژ پخش شود.

8. اکسنفری

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق TechCrunch

Oxenfree، یک جواهر مستقل از استودیوی مدرسه شبانه، شما را در یک فیلم هیجان‌انگیز ماوراء طبیعی در جزیره‌ای متروکه فرو می‌برد.

شما می بینید که کنترل الکس، یک نوجوان سرکش که در یک مهمانی شبانه شرکت می کند، کنترل می شود.

طولی نمی‌کشد که او از طریق یک رادیو قدیمی با موجودات شبح‌آلود ارتباط برقرار می‌کند، که منجر به روایتی مارپیچی می‌شود که واقعیت را روی سرش می‌چرخاند.

پیچ و خم ها در این محیط مسحورکننده و وهم انگیز فراوان است، زیرا گزینه های دیالوگ به شما امکان می دهند شخصیت الکس و روند داستان را شکل دهید.

بررسی قابلیت پخش

Oxenfree
از طريق بخار

ویژگی برجسته سیستم گفتگوی ارگانیک و همهجانبه است. کات سین های استانداردی که گیم پلی را از داستان جدا می کند، از بین رفته اند.

در Oxenfree، با ادامه کاوش و تعامل، روایت به آرامی جریان دارد. به‌عنوان الکس، می‌توانید در طول بحث‌ها به دوستان خود پاسخ دهید، صحبت کنید یا آنها را نادیده بگیرید، که منجر به تبادلات ارگانیک و معتبر می‌شود.

این رویکرد آزاد، فضایی از خودانگیختگی و واقعیت را تقویت می کند و به تعاملات شما عمق می بخشد.

7. گرگ در میان ما

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بازی حماسه

تاب‌های «گرگ در میان ما» درها را به روی دنیایی نئون‌آلود باز می‌کند که مستقیماً از صفحات مجموعه کتاب‌های کمیک «افسانه‌ها» بیل ویلینگهام کشیده شده است.

این درام تعاملی شما را وارد دنیایی می‌کند که در آن شخصیت‌های افسانه مخفیانه در شهر نیویورک زندگی می‌کنند و با مشکلات زندگی واقعی دست و پنجه نرم می‌کنند.

رمز و راز آشکار می شود، خطر در هر گوشه ای در کمین است، و اخلاق اغلب بر لبه چاقو متعادل می شود.

قهرمان ما، بیگبی ولف، گرگ بد بزرگ اصلاح شده که اکنون به کلانتر شهر تبدیل شده است، به عنوان راهنمای ما عمل می کند. رفتار خشن و گذشته تاریک او شخصیتی مغناطیسی ایجاد می کند.

بررسی قابلیت پخش

گرگ در میان ما
از طريق بازی ثبتشده

او در کوچه‌های تاریک و آپارتمان‌های رو به زوال فبل‌تاون حرکت می‌کند و با شیاطین درونی‌اش مبارزه می‌کند و در عین حال با اسرار و چالش‌هایی که با آن روبرو می‌شود مقابله می‌کند.

گزینه‌ها و تصمیم‌های گفتگو موج‌هایی را در روایت ایجاد می‌کنند و گاهی باعث ایجاد امواج ویرانگری می‌شوند که روابط و نتایج را تغییر می‌دهند.

این مکانیک مبتنی بر تصمیم، حس عاملیت را تقویت می کند و تجربه منحصر به فردی را برای هر فردی ایجاد می کند.

این قدرتی است که بدانید اعمال شما عواقبی دارد، و «گرگ در میان ما» این را کاملاً روشن می‌کند.

6. The Walking Dead: Telltale Series

سریال The Walking Dead: Telltale
از طريق بازی حماسه

"The Walking Dead: Telltale Series" شما را در دنیایی غوطه ور می کند که توسط یک آخرالزمان زامبی ویران شده است.

این بازی اکشن معمولی شما نیست. در عوض، خود را در پوششی روایی می‌پیچد و بر معضلات و کشمکش‌های احساسی که شخصیت‌ها در چنین مواقع ناامیدانه تحمل می‌کنند، تمرکز می‌کند.

شما فقط در دنیای شکسته حرکت نمی کنید. شما تصمیماتی می گیرید که در روایت موج می زند و تأثیری ماندگار بر شخصیت ها و دنیای اطرافشان می گذارد.

هر انتخابی وزن دارد و داستان بقای شما را در سایه های مختلف خاکستری ترسیم می کند. اخلاق به همان اندازه که در این دنیای جدید بود واضح نیست.

بررسی قابلیت پخش

سریال The Walking Dead: Telltale
از طريق GQ

هر شخصیتی که ملاقات می‌کنید، باورها، پیشینه‌ها و بارهای خاص خود را دارد - به آنها عمقی می‌دهد که روایت کلی را غنی می‌کند.

دیالوگ‌ها به خوبی ساخته شده‌اند و ظرفی از احساسات را برمی‌انگیزند، از تعلیق ناخن‌جوش گرفته تا اندوهی دلخراش.

این کمتر در مورد مقصد و بیشتر در مورد داستان های شخصی است که در طول مسیر آشکار می شوند، زیرا هر قسمت روایت مستقل خود را ارائه می دهد و در عین حال به خط داستانی کلی کمک می کند.

این گواهی بر داستان گویی تعاملی است، جایی که قهرمان داستان به اندازه انتخاب هایی که می کنید قوی است.

5. فارنهایت / پیشگویی نیل

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بخار

فارنهایت، که در آمریکای شمالی به‌عنوان پیش‌گویی نیل نیز شناخته می‌شود، مرز بین بازی‌های ویدیویی و داستان‌سرایی سینمایی را نشان می‌دهد، و یک کوکتل درام تعاملی و اکشن ماجراجویی را ارائه می‌کند که از فیلم نوآر مورد علاقه‌تان روان‌تر می‌شود.

Quantic Dream در اینجا کانون توجه را به خود اختصاص می دهد و روایتی پیچیده و منحصر به فرد را باز می کند که حول محور یک سری قتل های مرموز و خشونت آمیز در شهر نیویورک می چرخد.

تاکید زیادی بر رویکرد داستان گویی چند منظری دارد. شما متوجه خواهید شد که روایت را از زوایای مختلف تجربه می کنید، با ضخیم شدن داستان و تقاطع مسیرهای آنها، بین شخصیت ها مبادله می کنید.

بررسی قابلیت پخش

فارنهایت / نبوغ Indigo
از طريق بخار

این بازی به این نیست که شما با یک کنترلر چقدر سریع هستید یا چند ساعت می توانید انجام دهید، بلکه این است که چگونه می توانید ثبات روانی شخصیت های خود را مدیریت کنید.

مثل این است که شما عروسک گردان یک نمایشنامه بزرگ هستید و تصمیمات و اعمال شخصیت ها را کنترل می کنید که به یکی از پایان های متعدد منجر می شود.

پیچ و تاب؟ هر انتخابی که انجام می‌دهید، هر تعاملی، حتی میزان شناختی که در مورد هر شخصیت دارید، می‌تواند بر نتیجه روایت تأثیر بگذارد.

4. سریال Life is Strange

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق تنوع

«زندگی عجیب است» شما را به گردبادی از اضطراب نوجوانان و پدیده‌های ماوراء طبیعی می‌کشاند که به زیبایی در تابلویی از زندگی شهری کوچک بافته شده‌اند.

به عنوان مکس کالفیلد، یک دانشجوی عکاسی که متوجه می‌شود می‌تواند زمان را به عقب برگرداند، در مصیبت‌های دوران نوجوانی، اسرار گذشته و خطرات آینده پیمایش می‌کنید.

بررسی قابلیت پخش

سریال Life is Strange
از طريق کلمه ساز جاویدان

نقطه قوت این عنوان نه تنها در جنبه ماوراء طبیعی بلکه در واقعیت قابل ربط و ملموس آن نهفته است.

در سالن های مدرسه آکادمی بلک ول و شهر عجیب و غریب خلیج آرکادیا، احساس آشنایی وجود دارد.

این بازی به طرز ماهرانه‌ای به موضوعاتی مانند دوستی، رسیدن به سن بلوغ و تصمیم‌های سنگینی می‌پردازد که یک فرد بزرگسال باید با آن روبرو شود.

این جواهری در عرصه بازی است که مطمئناً اثری پاک نشدنی از خود بر جای می گذارد.

3. تا سحر

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق IGN

Until Dawn به عنوان یک نمایش نمادین از ژانر درام تعاملی عمل می کند.

این بازی که در قلب سرد یک رشته کوه پوشیده از برف قرار دارد، حول گروهی از دوستان می چرخد ​​که در سالگرد ناپدید شدن مرموز دوستانشان در یک کابین دوردست جمع می شوند.

شخصیت‌ها غافل از اینکه شب چه می‌گذرد، باید در جنگل‌های وهم‌آور و افشاگری‌های ناراحت‌کننده حرکت کنند.

بررسی قابلیت پخش

تا سحر
از طريق VentureBeat

صحنه، همراه با یک روایت قانع کننده، ضریب هیجان را تقویت می کند. هر تصمیمی که گرفته می‌شود وزن دارد و می‌تواند منجر به نتایج بالقوه دراماتیک، حتی مرگ شخصیت‌ها شود.

از این رو، قابلیت پخش مجدد به عنوان یکی از نقاط قوت بازی ظاهر می شود و کاربران را وسوسه می کند تا تصمیمات مختلف را آزمایش کنند و اثرات موج دار آنها را مشاهده کنند.

برای افزایش ارزش بازپخش آن، توسعه‌دهندگان پایان‌های متعددی را ارائه می‌کنند و به‌طور نامحسوس از کاربران می‌خواهند که وب روایت درهم‌پیچیده‌شده توسط Until Dawn را بازبینی کنند.

عنصر غیر قابل پیش بینی، تعلیق را تا فریم نهایی زنده نگه می دارد.

2. فراتر از: دو روح

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بخار

در همان لحظه، تجربه داستانی جذابی را ارائه می دهد که حول محور جودی هلمز می چرخد، زنی که با موجودی به نام آیدن پیوند منحصر به فردی دارد.

شما خواهید دید که از کودکی تا بزرگسالی به جای جودی قدم گذاشته اید و اوج، پستی و برخوردهای عجیب و غریب او را تجربه خواهید کرد.

موجودیت، آیدن، اگرچه نامرئی است، اما نقش مهمی در خط داستانی بازی می‌کند و در طول زندگی جودی هم کمک و هم درگیری را ارائه می‌کند.

این همراه نامرئی یک ابزار نیست، بلکه یک شخصیت است که منظره‌ای روایی را ترسیم می‌کند که در آن ماوراء طبیعی در کنار امر پیش پا افتاده همزیستی دارند.

بررسی قابلیت پخش

فراتر از دو روح
از طريق تصادفی

این بازی تعاملی درام و اکشن ماجراجویی واقعاً به دلیل ویژگی های سینمایی خود متمایز است. این شبیه یک فیلم است، اما تعاملی است و شما را تشویق می کند که مسیر داستان را هدایت کنید.

به لطف تکنیک‌های تصویربرداری پرفورمنس پیشرفته، احساسات شخصیت‌ها به خوبی به تصویر کشیده می‌شوند و به هر صحنه عمق می‌بخشند.

گرافیک درجه یک و محیط ها به طرز باورنکردنی با جزئیات، شما را در دنیای جودی غرق می کند. با این حال، نقطه برجسته واقعی، جنبه تصمیم گیری بازی است.

هر انتخابی که در بازی انجام می‌شود پیامدهایی دارد، روایت را بیشتر شکل می‌دهد و منجر به یکی از بسیاری از پایان‌های ممکن می‌شود.

قدرت انتخاب و عنصر غیرقابل پیش‌بینی بودن آن، شما را روی لبه صندلی‌تان نگه می‌دارد و اطمینان می‌دهد که هر بازی تازه و غیرقابل پیش‌بینی است.

1. باران شدید

20 بازی مانند Detroit: Become Human
از طريق بازی حماسه

"باران شدید" داستانی را باز می کند که به راحتی می توان آن را از یک فیلمنامه هیجان انگیز هالیوود برداشت. این یک روایت تلخ و غرق باران در مورد تعقیب بی امان پدر برای نجات پسرش از دست قاتل زنجیره ای معروف به قاتل اوریگامی است.

همانطور که ما در چشم انداز تلخ حرکت می کنیم، هر تصمیمی وزن دارد و بر سرنوشت چهار قهرمان داستان تأثیر می گذارد.

درست مانند یک پازل، هر انتخاب به تصویر نهایی کمک می کند و بازی را به تابلویی پویا از تعلیق و احساسات تبدیل می کند.

این بازی پتانسیل داستان سرایی تعاملی را به نمایش می گذارد، جایی که شما فقط یک تماشاگر نیستید، بلکه یک شرکت کننده فعال هستید که روایت را شکل می دهد.

بررسی قابلیت پخش

باران سنگین
از طريق لباس کربن

شخصیت ها ممکن است بر اساس اعمال شما زندگی کنند یا به پایانی نابهنگام برسند، و به تصمیمات شما یک حس واقعی گرانش بدهند.

از رویارویی‌های پرتنش گرفته تا گفت‌وگوهای احساسی، «باران شدید» شما را به خود جذب می‌کند و شما را در انتظار اتفاقات بعدی قرار می‌دهد و دائماً تصمیم‌هایتان را حدس می‌زنید.

شما فقط یک بازی را انجام نمی دهید، بلکه در حال زندگی شخصیت ها هستید – با تمام مصیبت ها، معضلات اخلاقی، و پیروزی های کوچک.

امیدواریم از خواندن 20 بازی مانند Detroit: Become Human لذت برده باشید.

منتظر مقالات آموزنده تر باشید.

تمبر زمان:

بیشتر از گزارش سنتوریون