همه بازی‌های ویدیویی God of War از بدترین تا بهترین رتبه‌بندی شدند

Lمانند هر فرنچایز، خدای جنگ پایین‌ترین سطح خود را داشته است، اگرچه تعداد آنها کم بوده است - برخی حتی ممکن است استدلال کنند که تعداد آنها اصلاً زیاد نبوده است. از سوی دیگر، ارتفاعات آن به همان اندازه که بسیار زیاد است، دیدنی است. امیدوارم، آینده خدای جنگ راگناروک در دسته دوم قرار می گیرد، اما در حالی که منتظر رسیدن دنباله مورد انتظار هستیم، در اینجا، نگاهی به گذشته فرنچایز بیندازیم. از زمان شروع آن در PS2 در سال 2005، تا به امروز، ما در مورد همه چیز صحبت خواهیم کرد. خدای جنگ بازی ها، و آنها را از بدترین به بهترین رتبه بندی کنید.

#8. خدای جنگ: خیانت

تصویر خیانت خدای جنگ

خدای جنگ: خیانت یک بازی موبایل قبل از بازی های موبایلی بود که امروزه می دانیم حتی وجود داشته اند. این یک عنوان جاوا دوبعدی بود و دامنه آن بسیار محدود بود، و صادقانه بگویم، شما حتی از وجود آن آگاه نیستید. با این حال وجود دارد، و بخشی از کانون مجموعه است- و می دانید چیست؟ نیمه بد نیست اگر منتظر یک بازی موبایلی مناسب و لذت بخش هستید که حداقل کسری از آنچه را با موفقیت به تصویر می کشد. خدای جنگ در مورد است، این آن را ارائه می دهد. با این حال انتظار هر چیزی بیشتر از این را داشته باشید و به شدت ناامید خواهید شد.

شماره 7. خدای جنگ: عروج

hecatonchires god of war ascension

خدای جنگ: صعود تقریباً فرنچایز را از بین برد. این یک بازی به اندازه کافی بد نبود که بتوان چنین واکنشی را به هر طریقی تضمین کرد، اما با این وجود، درک و حتی همدردی با آن واکنش آسان بود. دلیلش این است که با وجود اینکه کاملاً خوب بود خدای جنگ بازی که چه کرد خدای جنگ بازی‌ها همیشه انجام می‌دادند، کمی بیشتر از این بود. بله، باس فایت های خوبی داشت، بله، معمولاً مبارزات بدی داشت، و بله، برای زمان آن عالی به نظر می رسید- اما چیزی نبود که ما پنج بار قبل از آن ندیده بودیم. فقط بیشتر بود خدای جنگو هیچ کاری برای پیشبرد یا تکان دادن فرمول سریال - که در آن زمان نازک شده بود - به هیچ وجه انجام نداد. کاملاً غیرضروری به نظر می‌رسید، و بیش از هر چیز دیگری، نیاز مبرم سری به اختراع مجدد را برجسته می‌کرد - که البته در نهایت به نتیجه رسید... اما بعداً به آن خواهیم رسید.

#6. خدای جنگ: زنجیره های المپ

God of War: Chains of Olympus انتظارات سختی داشت که باید برآورده شود، چون وظیفه غیرقابل رشک برانگیزی برای ارائه یک چیز اساسی داشت. خدای جنگ تجربه در یک دستگاه دستی کاملاً کم‌قدرت‌تر که حتی تمام دکمه‌ها و ورودی‌های کنسول‌ها را نداشت. اما سازنده Ready at Dawn که به جای استودیوی سانتا مونیکا سرپرستی بازی را بر عهده داشت، کار بسیار خوبی انجام داد. زنجیر المپوس هر چیزی بود که یک نفر می توانست از یک بخواهد خدای جنگ بازی - فقط به صورت کوتاه شده. شاید کوتاه بودن بازی و فقدان نسبی باس فایت‌ها را بتوان در مقابل آن نگه داشت، اما باز هم یک بازی بی‌رحمانه و آدرنالین بود که اکشن فوق‌العاده‌ای را ارائه می‌کرد، عالی به نظر می‌رسید و داستان محکمی را روایت می‌کرد که روی قوس شخصی کریتوس تمرکز داشت. راهی که هیچ بازی دیگری در این سری ندارد.

#5. خدای جنگ (2005)

همونی که همه چی رو شروع کرد از یک لنز دیگر، اصلی مشاهده شده است خدای جنگ ممکن است به خوبی شانس این را داشته باشد که بازی شماره 1 در اینجا باشد، یا حداقل جایی در 3 بازی برتر باشد. میراث آن هرگز نمی تواند کاهش یابد، و در آن زمان، این یک تجربه کاملاً انقلابی بود. البته، اگر ما صرفاً براساس شایستگی پیش می رویم، باید نکاتی را در نظر بگیریم- خدای جنگ امروزه بازی کردن هنوز هم سرگرم‌کننده است، اما بخش‌هایی از بازی به خوبی پیر نشده‌اند و می‌توانند در لبه‌ها کمی خشن احساس شوند، در حالی که نمی‌توان انکار کرد که تقریباً از هر جهت ممکن با بسیاری از جانشینان خود کاملاً پیشی گرفته است. با این حال، با توجه به آنچه که هست، و به خصوص آن چیزی که در زمان اولین عرضه آن وجود داشت، هیچ کس نمی تواند انکار کند که این یکی از بزرگان تمام دوران در تاریخ پلی استیشن است.

#4. GOD of War: GHOST OF SPARTA

ارینیس روح اسپارتا

Ready at Dawn وظیفه ارائه یک دستگاه دستی محکم را داشت خدای جنگ بازی با زنجیره های المپ، و طبیعتاً استودیو با پیگیری های خود از آن فراتر رفت. 2010 God of War: Ghost of Sparta یک بازی عالی باقی می ماند داستانی گیرا را روایت می‌کند که یک بار دیگر گوشه‌ای از زندگی شخصی کریتوس را بررسی می‌کند که هیچ سریال دیگری به آن توجهی نکرده است، و علاوه بر آن، مبارزه عالی و بی‌رحمانه‌اش، و وفاداری بصری چشمگیر آن، باعث می‌شود. برای زنجیره های المپوس چند کاستی با فهرستی سالم از باس فایت های هیجان انگیز. باز هم، طول در اینجا کمی مشکل است، اما با توجه به اینکه چقدر بازی از ابتدا تا انتها باورنکردنی است، در نهایت به راحتی می توان از آن چشم پوشی کرد.

#3. خدای جنگ 2

این بازی در اینجا تا حدودی دلیل اصلی بودن آن است خدای جنگ در این لیست بالاتر قرار نمی گیرد- زیرا خدای جنگ 2 تقریباً دنباله ای عالی است. این واقعیت را کنار بگذارید که داستانی دارد که از لحظه‌ای که به منطق ماجراجویی‌های سفر در زمان برای بیش از یک ثانیه نگاه می‌کنید، از هم می‌پاشد، زیرا از ابتدا تا انتها، خدای جنگ 2 فقط یک هیولای بازی است از مبارزات گرفته تا تصاویر بصری، از باس فایت ها تا خشم آتشین این سری همیشه به آن شهرت داشته است، این بازی همه چیزهایی را که در مورد نسخه قبلی خود خوب بود، برد و همه را به یازده رساند. به ندرت دنباله‌های بازی‌های ویدیویی توانسته‌اند به همان اندازه موفقیت‌آمیز و به شدت پیشرفت کنند خدای جنگ 2 انجام داد. اگر راگناروک می تواند حتی نیمی از کارهایی را که در سال 2007 انجام داد از نظر گسترش پایه های عالی قبلی خود انجام دهد، این یک شاهکار مطلق خواهد بود.

#2. خدای جنگ 3

خدای جنگ 3 به بیان ساده، خالص ترین و نهایی ترین تقطیر از آنچه این سری قبل از اختراع مجدد آن در سال 2018 بود (دوباره، کمی بعد به آن خواهیم رسید). سطل های غمگین، خشونت بیش از حد شادی آور، عصبانیت و خشم، یک حس واقعا بی نظیر از مقیاس، و، البته، باس فایت های باورنکردنی و مجموعه. از زمان آغاز آن، خدای جنگ در مورد آن چیزها بوده است، و تک تک آن عناصر در شکل اولیه بودند خدای جنگ 3. این یک سواری هیجان‌انگیز بود که شبیه هیچ‌کدام از سایرین نبود، یک ترن هوایی مطلق که هرگز نتوانست شما را مانند یک آدم بد قاتل احساس کند. یکی پس از دیگری، خدای جنگ 3 لحظات فراموش نشدنی را ارائه داد که تا به امروز با علاقه به یاد داریم، از مبارزه با باس‌های Poseidon تا رویارویی افسانه‌ای Cronos و موارد دیگر. خیلی ها هستند که احتمالاً در این مورد بحث خواهند کرد خدای جنگ 2 سزاوار این است که در این لیست بالاتر از خدای جنگ 3، اما تا آنجا که به ما مربوط می شود، خدای جنگ 3 نقطه اوج فرمول سریال است.

یا، خوب، فرمول قدیمی آن، حداقل. صحبت از اینکه…

#1. خدای جنگ (2018)

خدای جنگ کامپیوتر

واضح ترین انتخاب شماره 1 تمام دوران، درست است؟ اما به دلیلی واضح است. مردم در مورد غزلیات اپیلاسیون شده اند خدای جنگ (2018) از روزی که منتشر شد، از جمله خودمان، بنابراین چیزی نمی توانیم بگوییم که قبلاً بارها و بارها گفته نشده باشد. اما هیچ ستایشی برای این بازی کافی نیست. از بسیاری جهات، خدای جنگ (2018) کاملاً با آنچه پیشینیانش بود، از داستان و داستان سرایی متفکرانه‌تر و پخته‌تر گرفته تا گام‌های آهسته و عمدی‌اش تا چشم‌انداز بالای شانه‌اش تا مجموعه‌ای از تغییرات گیم‌پلی‌اش، مخالف است. و با این حال، علیرغم همه اینها، هنوز هم بسیار شبیه یک خدای جنگ بازی، مانند یک توسعه و تکامل طبیعی فرنچایز است. ایجاد چنین تعادلی باید غیرممکن باشد، اما در عین حال خدای جنگ (2018) این کار را آنقدر متقاعدکننده و با اطمینان انجام می دهد، تقریباً در نهایت آن را بدیهی می گیرید.

تمبر زمان:

بیشتر از GamingBolt در